طراحی مکالمه چیست؟
طراحی مکالمه یک زبان طراحی مبتنی بر مکالمه انسانی است (مشابه اینکه طراحی متریال یک زبان طراحی مبتنی بر قلم و کاغذ است). هر چه یک رابط بیشتر از مکالمه انسانی استفاده کند، به کاربران کمتری باید نحوه استفاده از آن را آموزش داد. این ترکیبی از چندین رشته طراحی است، از جمله طراحی رابط کاربری صوتی، طراحی تعامل، طراحی بصری، طراحی حرکت، طراحی صوتی و نوشتن تجربه کاربری.
نقش یک طراح مکالمه مانند یک معمار است، نقشه برداری از آنچه کاربران می توانند در یک فضا انجام دهند، در حالی که هم نیازهای کاربر و هم محدودیت های تکنولوژیکی را در نظر می گیرند. آنها مکالمه را مدیریت می کنند، جریان و منطق زیربنایی آن را در مشخصات طراحی دقیق که نشان دهنده تجربه کامل کاربر است، تعریف می کنند. آنها با ذینفعان و توسعه دهندگان همکاری می کنند تا طرح ها را تکرار کنند و تجربه را زنده کنند.
طراحی مکالمه چیست؟
اگر از قبل یک رابط کاربری گرافیکی (GUI) دارید، اضافه کردن ورودی صوتی و خروجی متن به گفتار (TTS) برای تبدیل آن به طراحی مکالمه میتواند وسوسه انگیز باشد. این یک تصور غلط رایج است که فرض کنیم "مکالمه" فقط به آنچه گفته می شود یا شنیده می شود اشاره دارد - گفتگو ذاتاً چندوجهی است.
در هسته خود، طراحی مکالمه در مورد جریان گفتگو و منطق زیربنایی آن است. بنابراین، هنگام طراحی مجدد یک رابط برای مکالمه بودن، باید از پایین به بالا شروع کنید. منطقی که برای یک رابط گرافیکی کار میکند تقریباً هیچوقت مانند یک رابط مکالمه کار نمیکند.
مکالمه نباید یک فکر بعدی باشد. در عوض، این نقشه راه است از آنچه ممکن است و چگونه کاربران به آنجا می رسند.
پرسونای سیستم و کاربر
شخصیت سیستم
پرسونای سیستم، شریک مکالمه ای است که به عنوان بخش جلویی فناوری ایجاد شده است که کاربر مستقیماً با آن تعامل خواهد داشت. تعریف یک شخصیت سیستمی واضح برای اطمینان از تجربه کاربری ثابت حیاتی است. در غیر این صورت، هر طراح از سبک مکالمه شخصی خود پیروی خواهد کرد و تجربه کلی از هم گسیخته خواهد شد.
در Google، ما دستیار Google را ایجاد کردهایم. هر کاری که دستیار انجام می دهد (به عنوان مثال، می گوید، می نویسد، نمایش می دهد، پیشنهاد می دهد) و هر جایی که دستیار Google ظاهر می شود (به عنوان مثال، ظاهر و احساس نرم افزار و سخت افزار) برای برانگیختن یک شخصیت ثابت طراحی شده است.
توسعه دهندگان اکشن های شخص ثالث باید پرسونای خود را ایجاد کنند. به طور معمول، این کار با صفت های طوفان فکری (به عنوان مثال، دوستانه، قابل اعتماد) و محدود کردن آنها به یک لیست کوتاه شروع می شود. این فهرست به شرح کوتاهی تبدیل می شود که اغلب با تصاویر همراه است. برای راهنمایی دقیق، به ایجاد شخصیت مراجعه کنید.
شخصیت کاربر
مکالمه برای کامپیوتر
با کاری که انسان ها انجام می دهند شروع کنید | مکالمه با کامپیوتر نباید احساس ناخوشایندی داشته باشد یا الگوهایی را که در طول صد هزار سال گذشته تکامل یافته اند، از بین ببرد. درعوض، کامپیوترها باید با سیستم ارتباطی که کاربران در ابتدا آموخته اند و بهتر می دانند، سازگار شوند. این به ایجاد یک تجربه بصری و بدون اصطکاک کمک می کند. |
با محدودیت های فنی سازگار شوید | از برخی جهات، کامپیوترها از توانایی های انسانی کوتاهی می کنند. محدودیتهای فنی سناریوهایی را معرفی میکنند که در مکالمه انسان به انسان رخ نمیدهند. به عنوان مثال، مکالمه انسانی هرگز به دلیل یک خطای غیرقابل جبران شکست نمی خورد. مکالمه انسانی نیازی به شروع با کلمه یا عبارت خاصی ندارد، مثلاً «Ok Google». در این موارد، برای تعیین بهترین رویکرد به تحقیقات کاربر تکیه کنید. |
از نقاط قوت فنی استفاده کنید | از راه های دیگر، رایانه ها می توانند از توانایی های انسان فراتر روند. آنها از پرسیدن سوالات مشابه خسته نمی شوند. آنها با دستور دادن آزرده نمی شوند. نیازی نیست که پاسخهای آنها را با کلمات پرکننده یا دیگر زبانهای فرمولی، به عنوان مثال، ums و ahs اضافه کنیم. آنها می توانند به سرعت اطلاعات را پیدا کرده و به اشتراک بگذارند. به دنبال فرصت هایی برای جلوگیری از دلخوری، ساده کردن گفتگوها و فراتر از انتظارات باشید. |